دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران ، قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران ، قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

Qalame Qom
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود ، داراب‌کلا

پیام مدیر
نظرات
موضوع
بایگانی
پسندیده

جامعه‌ی خرافه‌زده

سه شنبه, ۲ آذر ۱۴۰۰، ۰۶:۵۹ ق.ظ
به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. وقتی از درک اسلام درمانده شدند و آن را از دینِ عبادت و عدالت به مذهبِ ذَهَب و ذَب (به ترتیب یعنی: زر و طلااندود. دفع و راندن دیگران) دگرگون کرده‌اند، چاره‌ای ندارند جز آن‌که مسلمان را به ظاهری از اسلام اُنس و آشتی دهند و در واقع سرگرم نگه دارند. اسلام عربستان را بنگرید: کعبه، آن خانه‌ی ساده و سنگی خدا را معطر و مُطلّا می‌کنند ولی همزمان خانه‌ها و خون مردم یمن را با شیک‌ترین سلاح‌های زرّادخانه‌ی ثروتمندان آمریکا خراب کرده و درهم می‌ریزند. درین سو هم، اگر فقر و فلاکت مردم را هم دیدند به روی خود نمی‌آورند و از آن‌همه تأکید دین و سرپرست دین -حضرت محمد ص و حضرت علی ع- بر عدالت و برادری و برابری و آزادی، فقط و فقط می‌چسبند به برگزاری بی‌حال و احوالِ نُدبه‌ها، کمیل‌ها، جمکران‌بازی‌ها، ظهوربازی‌ها و ده‌ها مشغولیات من‌درآوردی دیگر که به بدعت بیشتر نزدیک است، تا به دین و آیین و مذهب. از برجسته‌ترین حدیث‌ها مثلاً در «عیون اخبار الرضا» که بر عظمت رسیدگی به امور مردم و اصل و اساس دین است، راحتِ راحت می‌پرهیزند و آسان سرمی‌پیچند، ولی همان‌ دم، به انواع روایت‌های بی‌پایه و سست که هیچ سنخیتی با دین ندارد و به اسرائیلیات نزدیک‌تر است تا به اسلام، مشغول می‌شوند. و یا این‌همه دانش‌آموخته‌ها، پس از سال‌ها درس خارج فقه خواندن، به جای این‌که به جامعه منتشر و مهاجر و حتی مقیم شوند و مردم را به دین آشنا و آگاه کنند، چسبیده‌اند به همان‌جایی که قرار بود فقط چند سالی، که به پیشنهاد شهید مطهری پنج سالی کافی‌ست- تفقه کنند و آنگاه به دل دیارها و دامنه‌ی بلادها رفته تا دست مردم را در دست دین بگذارند. شما تا قیامت همانجا بمانید و برای همدیگر هی استدلال و احتجاج کنید، اما بدانید که چیزی عاید نمی‌شود. تازه همینان به روایات خرافی دلخوش‌ترند تا به روایت‌های واقعی و آموزه‌های حقیقی. کتاب کفایه را به قول شهید مطهری چند لا از بَرند، اما به قرآن که می‌رسند از درک پیام آن لنگ می‌زنند. آخه چون خرافه راحت‌تر مردم را سرگرم نگه می‌دارد. لابد باخبرند (یا واهمه می‌گیرند) وقتی مردم هرچه بهتر، صحیح‌تر و عمیق‌تر از دین سر دربیاورند، ممکن است مطالبه‌گر شوند و طلبِ آزادی و آزادگی کنند و آنگاه نان اینان آجر می‌شود. لذاست آن جناب شیخ کاظم به جای این‌که خودشان را صدیقانه سرزنش کند، در عوض مردم را شماتت می‌کند. خودِ حوزویان خردمند و اهل خودسازی، بیش از همگان از عذاب این دسته‌ی خرافه‌جوی «مقدس‌مآب» در رنج‌اند. واقعاً؛ بگذرم.
| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/1996
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴۰۰/۰۹/۰۲
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

جامعه

روحانیت ایران

مباحث دینی

نظرات (۱)

سلام و خداقوت جناب دارابی عزیز.
می بینم که از دست بعضی ها حسابی ناراحتی.! :)

به نظر من دردمندی شما قابل تحسینه. مع الوصف واگویه کردن دردها هم اگرچه گاهی تسکین دهنده است، اما همیشه و همه جا افاقه نمی کند و چه بسا موجب تشدید درد شود.

با شیوخ شکمباره و زن باره عربستان و همپالکی هایشان کاری ندارم. چون آنها را از اساس مسلمان نمیدانم، آنها از تبار صهیونیست های یهود هستند و جز هتک و هدم اسلام و مسلمین وظیفه ای برای خود قائل نیستند. بنابراین حساب اون ها را باید از اسلام تشیع خودمون در ایران جدا کنیم.

اما این ور قضیه، تا حدودی با شما همراهم و از بی تدبیری برخی مشایخ حکومتی و غیر حکومتی در رنجم. اما هر حرفی و هرکاری را مصداق خرافه نمی دانم.
مثلاً برگزاری جلسات دعای کمیل و ندبه و حضور در جمکران را نه تنها مصداق خرافه گرایی نمیدانم. بلکه سازنده و گاهی وقت ها هم حد ضرورت برای آن ها قائلم.

بحث مهدویت و انتظار را هم صرفنظر از بعضی کانون های انحرافی و هدفمند، ایرادی بر آن مترتب نمی بینم. و بر این باورم که گرایش مردم جامعه هم از رهگذر همین برنامه ها و مراسم ها روز به روز تقویت شده و به بلوغ سیاسی و معرفتی نزدیک تر شده اند.

در خصوص صحبت های آقا کاظم هم، به نظر من اصل حرف ایشان بیراه نیست. اما بیان چنین حرف هایی را اگرچه سند روایی هم دارد، در هر شرایطی مناسب و توجیه پذیر نمی دانم. در نتیجه حقیر به اصل حرف ایشان ایرادی وارد نمی دانم. فقط بیان عمومی چنین مسائلی را با توجه به جو عمومی و رسانه ای جامعه نامقبول و بلکه آسیب زا می دانم.

در عین حال، برای علما و اندیشمندان دینی بما هو عالم و اندیشمند، شخصاً وظیفۀ دیگری جز علم آموزی و تهذیب نفس و تبیین و نشر حقایق و آگاه سازی جامعه به ناروایی ها و نارسایی ها و نابسامانی ها و بیان بایسته ها و نبایسته ها، وظیفۀ مهمتری سراغ ندارم. عالم دینی نه خزانۀ کشور را در اختیار دارد و نه از قدرت اجرایی و تصمیم گیری برخوردار است. فقط زبان دارد و بیان و تریبون که صد البته بعضی هاشون متأسفانه از درک سیاسی و سواد رسانه ای محرومند

و هزار البته به استناد فرمایش اخیر رهبری در جمع نمایندگان مجلس که توصیه فرمودند و تذکر دادند که مطرح کردن بعضی حرف ها و نقدها و اعتراض ها در جمع خصوصی و محدود می تواند مؤثر و کارگشا باشد، اما همان حرف در جمع های عمومی نه تنها مفید نیست، بلکه مضر و موجب سوء استفاده خواهد بود. حالا این آقا کاظم شما هم به نظر من معلوماتش بد نیست فقط درک درستی از شرایط زمان و مکان و جوّ جامعۀ امروز ما ندارد.

ماحصل روده درازی من این است که کاش فقط صدیقی را صدیقانه نقد می فرموی و از مقدماتش صرف نظر می کردید. :))

پاسخ مدیر دامنه :
سلام جناب مرآت
واقعاً شما را صاحب سبک و صالح در نقد می‌دانم. حرف‌های شما مثل همیشه از پشتوانه‌ی عقلی برخوردار است. بله من هم ادعیه و انتظار را برترین‌های دین و برجستگی‌های دیندار می‌دانم. خوب شد دست‌اندازهای متنم را برطرف کردید. درود می‌فرستم.  شما به شکر خدای باری‌تعالی می‌دانم بر امور احاطه دارید و واقف به آفات عدیده هستید. بلی، من هم در آخر، خردمندان حوزه که خودسازی دارند و پرواپیشه‌اند را ازین دسته جدا کردم و کارویژه‌هایی که جناب‌عالی برای عالمان برشمردی تحسین‌برانگیز است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">