دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

Qalame Qom
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
قم، مازندران، ساری، میاندورود

پیام مدیر
نظرات
موضوع
بایگانی
پر پسند
پر بحث

۴۸ مطلب در دی ۱۳۹۸ ثبت شده است

به قلم دامنه. به نام خدا. همه چیز بر سرِ «لایحه‌ی استرداد به چین» بپا خاست اما در ادامه، هُنگ‌کُنگی‌ها «دموکراسی بیشتر» را خواستار شدند. آنها با شعار «۵ درخواست، نه یکی کم، نه زیاد» مطالبات خود را در خیابان‌ها بیان کردند مثل: پس‌گرفتنِ لایحه‌ی استرداد که دست دولت چین را برای بُردن شهروندان هُنگ‌کُنگ به چین باز می‌گذارد؛ چون هنگ‌کنگ قسمتی از چین است با میزانی از خودمختاری. لایحه‌ای که به قول هنگ‌کنگی‌ها: «تهدیدی بود بر آزادی‌هایشان چراکه متهمان هنگ‌کنگی باید برای محاکمه به چین تحویل داده می‌شدند.» (کد خبر: ۴۲۲۳۷۲)

 

   

تظاهرات اعتراضی هُنگ‌کُنگ

 

علاوه بر درخواست ابطال لایحه‌ی استرداد، چهار خواسته‌ی دیگر آنها اینهاست: تحقیقات در مورد خشونت عریان پلیس؛ لغو شورش‌نامیدنِ اعتراضات؛ عفو معترضان دستگیرشده؛ و نیز حق رأی کامل و تمام‌عیار.

 

سه چیز این جنبش را در معرض خطر قرار داد: یکم: دولت، تظاهرات را غیرقانونی دانست. دوم: از لفظ حقوقی «شورش» برای معترضان استفاده شد. سوم: نقضِ قانون ممنوعیتِ نقاب به صورت‌زدن در مجامع عمومی توسط معترضان. که هر سه مورد، دستِ دولت‌شهرِ هُنگ‌کُنگ را برای برخورد با آن باز می‌گذارد.

 

هُنگ‌کُنگ، بیش از یکی‌ونیم قرن مستعمره‌ی انگلیس بود که در سال ۱۹۹۷ به چین پیوست. در تحلیل‌ها و بررسی‌ها، این مسأله را نیز نباید از نظر دور داشت؛ عادت‌کردن با نظام تک‌حزبی چین گرچه برای هُنگ‌کُنگی‌ها زمان می ‌برَد حتی ممکن است مُیسَّر نگردد، اما از آن سو انتظار اِعطای دموکراسی بیشتر از جانب چین به هُنگ‌کُنگ امری محال است. بنابراین، این بحران بآسانی قابل حل نیست بلکه یک پیچیدگی دیگر به منطقه‌ی شرق دور افزوده شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۱۳۹۸ ، ۱۴:۳۳
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

متن نقلی : رئیسعلی را غلامحسین تنگکی فرزند صفر کدخدای تنگک در نیمه شب و هنگامی که رئیس آماده شبیخون به نیروهای انگلیسی می‌شد از پشت سر هدف قرار داد و ناجوانمردانه به شهادت رساند. اما در مورد آمر وی برای قتل، به دلیل کمبود اسناد تا چند سال پیش هم تردید جدی وجود داشت. شایع ترین گمانه به ویژه در میان عموم و حتی برخی کتب و مقالات، آمریت زائرخضرخان اهرمی یکی دیگر از سرداران جهاد با انگلیسی‌ها بود.

 

اما سال ۱۳۹۲ با ترجمه و انتشار یادداشت‌های مستر چیک، ویس کنسول انگلیس در بوشهر همه چیز روشن شد. مستر هربرت چیک در یادداشت‌های مورخ ۱و ۸ سپتامبر ۱۹۱۵ به صراحت برای دولت لندن گزارش می‌کند که وی به غلامحسین تنگکی مبلغی داده و وی را برای قتل رئیسعلی اجیر کرده است.

 

انگلیسی‌ها پس از ناتوانی در دفع حملات غافلگیرانه رئیسعلی به مواضعشان در بوشهر و شکست فضاحت‌بار از او در حمله به دلوار، از سر عجز رو به روش ناجوانمردانه ترور برای حذف رئیسعلی آوردند و مانند همیشه خائنان وطنی کاری را که دشمنان اجنبی از آن ناتوان‌اند به سرانجام رساندند.

 

یادداشت‌های مستر چیک

ترجمه افشین پرتو، نشر حوزه هنری بوشهر

صص ۱۵۰-۱۵۲

(منبع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۱۳۹۸ ، ۰۸:۵۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. پایتخت ایران، مدتی است که دچار شکاف‌های گوناگون شده است. یکی از شکاف‌های خطرناک، شکاف طبقاتی دارا و ندار به عبارت دیگر شکاف مُهلکِ مرفّه و مستضعف است. این پدیده‌ی تبعیض‌آمیز موجب می‌شود بحران‌های مدیریتی کشور، فسادهای سیاسی، نابسامانی‌های درون‌حکومتی، ناکارآمدی دولت‌های منتخب و ده‌ها مشکلات و سیاست‌های غلط دیگر، به سمت مردم مستضعف کشانده شود و آنان را به سوی فریادها و دادخواهی‌های بیشتر برساند.

 

نقشه‌ی استان تهران

بازنشر دامنه

 

همین حالت نیز، به صورت سخت‌تر و حادّتر در سایر استان‌ها به‌ویژه استان‌های محروم وجود دارد. حکومت تا دیر نشده باید سیاستِ نادرست خود در خدمت و رسیدگی به مستضعفین را ترمیم کند و در رفتارهای اقتصادی خود تجدیدنظر نماید تا بیشتر ازین، میان مردم فداکار و وفادار و بُردبار، شکاف درآمدی و طبقاتی زجردهنده تشدید نشود. وگرنه؛ دیری نمی‌پاید که تظلُّم‌‌خواهی‌های مردم دردمند و مستمند و مؤمن و صبور، گره‌ها را کورتر می‌کند و راه‌حل‌ها و برون‌رفت‌ها را پیچیده‌تر.

 

تردیدی نیست که انقلاب سال ۵۷ ملت ایران، قیام بحقّ مستضعفین علیه‌ی مستکبرین و نهضت آگاه مبارزین علیه‌ی قاعدین بود. ملت شکیبا و بینا این هویت انقلابی خود را خیلی‌خوب در حافظه‌اش نگه داشته است. مردم رشید و دانای ایران، ایران را از گزند تمامی دشمنان عَنود و نیز از کید و دسیسه‌های مزدوران و مزوَّران مصون می‌دارند. اما آیا حکومت‌گران نیز به وظیفه‌ی ذاتی خود پایبند می‌مانند و مردم را در رهایی از گزند شکاف‌ها و فقرها مددکار می‌باشند و فسادهای ویرانگر را از دامان نظام محو می‌کنند؟ ان‌شاءالله که چنین باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۱۳۹۸ ، ۰۰:۰۳
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
بفبشِّرْ عِبَادِ
الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ
أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ
 
پس بندگانم را بشارت ده‏.
همان کسانى را که قولِ [نیک و حق‏] را مى‏‌شنوند
و آنگاه از بهترین آن پیروى مى‏‌کنند، اینانند که
خداوند هدایتشان کرده است و اینانند که خردمندانند.
 
 
 
 
تفسیر علامه طباطبایی
 
مراد از (قَوْل) به شهادت اینکه دنبالش مسأله‌ی (اتّباع) آمده، آن قولى است که ارتـبـاط و مِـسـاسـى [=نزدیکی] بـا عـمـل داشـتـه بـاشـد، پـس ‍ بـهـتـریـن قـول آن قـولى اسـت کـه آدمـى را بـهـتـر به حق برساند، و براى انسان خیرخواهانه‌تر بـاشـد. و انـسـان فـطـرتـاً ایـن‌طـور اسـت کـه حُـسـن و جـمال را دوست مى‌دارد و به سویش مجذوب مى‌شود، و معلوم است که هرچه آن حُسن، بیشتر بـاشـد ایـن جـذَبـه شـدیـدتـر اسـت. و اگـر زشت و زیبا، هر دو را ببیند، به سوى زیبا مـتـمـایل مى‌شود، و اگر زیبا و زیباتر را ببیند به سوى زیباتر مى‌گراید. و اما اگر به سوى زیباتر نرود، و باز به همان زیبا سرگرم شود معلوم مى‌شود که سرگرمى‌اش به زیبا به خاطر زیبایى آن نبوده، چون اگر براى زیبایى آن بود با بیشتر‌شدن زیـبـایـى، بـایـد بـیـشـتـر مـجـذوب شـود، و زیـبـا را رهـاکـرده بـه طـرف زیـبـاتـر متمایل شود.
 
 
پـس ایـنـکـه آیـه‌ی شـریـفـه بـنـدگـان خـدا را توصیف فرموده به اینکه (پیرو بهترین قـولنـد) مـعـنـایـش ایـن اسـت کـه مـطبوع و مفطور بر طلبِ حقّند و به فطرت خود، رشد و رسـیـدن بـه واقـع را طـالبـنـد. پـس هـر جـا امـرشـان دائر شـود بـیـن حـق و بـاطـل، بـیـن رشـد و گـمـراهـى، البـتـه حـق و رشـد را مـتـابـعـت مـى‌کـنـنـد و بـاطل و گمراهى را رها مى‌نمایند. و هر جا امرشان دایر شود بین (حق) و (اَحقّ) -حقتر- و رشد و رشدِ بیشتر، البته حقتر و رشد بیشتر را انتخاب مى‌کنند. پـس حـق و رشـد، مـطلوب بندگان خداست، و به همین جهت هر چه بشنوند به آن گوش مى‌دهـنـد و ایـن‌طـور نـیـسـت کـه متابعت هواى نفس کنند و هر سخنى را به صرفِ شنیدن، بدون تفکر و تدبُّر رد کنند.
 
 
پـس جـمـله‌ی الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ مفادش این است که: بندگان خدا طالب حق و رشدند، به هر سخنى که گوش ‍ دهند بدین امید گوش مى‌دهند که در آن حقّى بیابند و مى‌ترسند که در اثر گوش‌ندادن به آن، حق از ایشان فوت شود.
 
 
بعضى از مفسرین گفته‌اند: مراد از (گوش‌دادن به حرف و پیروى‌کردن از بهترین آن) گوش‌دادن به قرآن و غیرقرآن، و پیروى‌کردن از قرآن است. بعضى دیگر گفته‌اند: مراد اِستماع اوامر خداى تعالى و پیروى‌کردن بهترین آنها است، مـثـلاً در مـسـأله‌ی قـصـاص، خـدا هـم اجـازه‌ی قصاص به ایشان داده، و هم عفو، و ایشان عفو را پـیروى مى‌کنند. و نیز هم اجازه داده صدقه را آشکارا دهند و هم پنهانى، و ایشان پنهانى صدقه مى‌دهند. ولى ایـن دو قـولى کـه از مـفـسّـریـن نـقـل کـردیـم بـدون دلیل عمومِ آیه را تخصیص می‌زند.
 
 
أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ: این جمله اشاره است به اینکه صفت پیروى از بهترین قـول، خـود هـدایـتى است الهى، و این هدایت -که گفتیم عبارت است از طلب حق و آمادگى تـام بـراى پـیروى از آن هر جا که یافت شود- هدایتى است اجمالى که تمامى هدایتهاى تفصیلى و رسیدن به هر یک از معارف الهى بدان منتهى مى‌شود.
 
 
 
وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ: یعنى اینهایند تنها کسانى که صاحب عقل‌اند. و از این جـمـله اسـتفاده مى‌شود که عقل عبارت است از نیرویى که با آن به سوى حق راه یافته مى‌شـود، و نـشانِ داشتن عقل، پیروى از حق است. و در تفسیر آیۀ ۱۳۰ بقره (وَمَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِیمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ: و چه کسى جز آنکه به سبک ‌مغزى گراید از آیین ابراهیم روى برمى‏‌تابد) که از آن استفاده مى‌شود که سفیه آن کسى است که دین خدا را پیروى نکند، در نتیجه عاقل آن کسى است که دین خدا را پیروى کند. المیزان.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۱۳۹۸ ، ۰۰:۰۱
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی