دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران ، قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران ، قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

مشخصات سایت دامنه
دامنه‌ی داراب‌کلا

Qalame Qom
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود ، داراب‌کلا

پیام مدیر
نظرات
موضوع
بایگانی
پسندیده

لاخ و پِندَر

جمعه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۳۵ ب.ظ

پِس ینّه ته ره ! : سرش را گرم می‌کند. الکی تعریفش را می‌کند. نوعی مسخره‌ی محترمانه! است. پِس اشاره به بوی بد از مقعد است.

جَندسّوم‌چال! : جهنم چال. اشاره به جایی دور و بد.

ون دِم رِه گِر هاکون: یعنی کاری کن طرف از اینجا بره. دِم یعنی دم. کنایه حضور مزاحمت‌آمیز افراد در جایی است.

واجار: علنی. آشکارکردن.

تلفن قوطی کبریت: دو قوطی کبریت خالی را به نخی در حدود شش متر می‌بستند و دو نفر آن را بیخ گوش می‌گذاشتند و با هم مثلاً از راه دور صحبت می‌کردند و انگار صدا از طریق نخ ارسال می‌شد و به گوش دو نفر می‌رسید.

چلیک مار: مادری که تازه نوزاد به دنیا آورده باشد.

گاناه سگ دانو و کوِز: یعنی گناه سگ و قورباغه دارند نه آدم‌های بد و نادرست. گناه در اینجا یعنی آزار و اذیت حیوان که کاری گناه‌آلود و زشت است.

تال: زنگوله که گردن دام می‌بندند.

توپ، تش بخارده: چنان خبر یا اتفاق یا رسوایی یا... صدا کرد و میان مردم پخش شد که انگاری از توپ جنگی آتش و صوت بلند شد. و نیز پخش انفجاری یک خبر یا شایعه.

کلونگ: صدا و آوایی بزرگ توسط بزرگترین فرد گالش‌ها برای صدا زدن یا پیداکردن اعضای دیگر یا دام‌ها. هر صدا برای آن فرد بزرگتر، اختصاصی‌ست و بقیه حق کاربرد آن صوت مخصوص را ندارند. در واقع افراد دیگر یا بزرگترهای دیگر خاندان گالش‌ها مجاز به استفاده این صدای اختصاصی نیستند و جزو حریم بزرگترین فرد هر گروه گالشی‌ست.

کلونگ کبیر: اشاره تمسخرآمیز به جوان بد قامت که انگار فقط تنه و پیکر بزرگ کرد ولی پِف است.

کوتیکا: کوهتیکا. کوه تیکا. کوهی تیکا. کمی از تیکای معمولی بزرگتره و جلوی گردنش ظاهراً سفید است.

پاتی پاتی راه شونه: پاتی پاتی راه شونه: پارت دکته. باز باز راه می‌رود. گشاد گشاد راه می‌ره. ناشی از عرق‌سوز شدن هم هست که موجب می‌شود شخص پارت بیفتد تا کشاله‌ی رانش زخم و ساییده نشود و پاها را از هم گشاد بردارد.

زِک و زا : بچه‌ها و نوه‌ها و کلاً اعضای ریز و درشت خاندان در جهت نزولی و پایین. ریز و درشت فرزندان و منسوبین یک خانواده به سمت پایین. مثلاً شامل پدر و مادر به بالا نمی‌شود. به بالا نیا و نیاکان می‌باشد.

کِلاغ: ادا در آوردن. شکلک درآوردن. با حرکات صورت و زبان و دندان کسی را مسخره کردن. به تمسخر ادای کسی را درآوردن.

شیشه‌یِل: شیشه‌بُر. نصّاب شیشه‌های در و پنجره. در محل اشاره‌ی خاص بود به سدکریم شیشه‌یِل. یا شیشه‌یِر.

چِک‌پِرسی: کنجکاوی ازحریم خصوصی. یا پِرس و جو کردن بی‌حد.

خالیک: آب دهن. این‌که چرا خالیک می‌گویند به نظر می‌رسد به این علت باشد که آب دهن چون حباب‌مانند است و داخل آن خالی، ازین‌رو شده خالیک. و اَدتِ کاف هم ممکن است برای کم‌بودن باشد. خالیک در کنایه هم کاربرد دارد: مثلاً فلانی از حسرت و افسوس خالیک قورت می‌دهد!

پَلو ! پَلو ! : واژه‌ای برای هدایت و کنترل دام اهلی و معمولاً حیوان را امر به دورشدن و کناررفتن می‌کند. گاهی به عنوان شوخی و خنده میان آدم‌ها هم به کار می‌رود. این لغت همراه با صوت و لحن خاص ادا می‌شود. و نیز معمولاً هر دفعه، دو سه بار با صدایی بلند ادا می‌شه: پلو! پلو!.

یک کَش: حالتی در فرد که فقط به حرف و اخلاق خودش قانع است. در محل این لغت اشاره به کسی‌ست که غیرطبیعی قُد و یک‌دنده است و اصلاً حاضر نیست حرف منطقی را بپذیرد. هرگاه کسی به چنین روحیه‌ای دچار شود ( که ممکن است هر یک ما در جاهایی، لحظاتی بدان دچار گردیم) مردم داراب‌کلا و اطراف، به او می‌گویند: چندِه تِه یک‌کَشی! پس کِه خانِه خاش حرف جِ دس بَکِشی! یک کش به عبارتی یعنی لجباز. خودرأی. یکدنده. قد. عصبی‌مزاج. لجوج. انعطاف‌ناپذیر. غیرمنطقی. اینها معادل‌های مناسبی برای یک‌کش است که ردیف شد. چون لغت یک کش آورده شد در پرونده‌ی لغات، در زیر لغت سر خاد هم می‌آید وسط. چون نوعی ربط است میان این دو لغت.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/497
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳۹۹/۱۱/۲۴
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

فرهنگ لغت دارابکلا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">