به قلم دامنه: به نام خدا. دیشب در یک منبع خبری (اینجا) خواندنِ یک خبر شگرف، شگفتی مرا به‌شدت برانگیخت؛ آنجا که آقای علی عباس‌نژاد -فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور- افشا ! و هکذا برملا ! کرد که در برخی شهرها، قاچاق چوب از طریق «آمبولانس و ماشین‌های حمل گوشت» مشاهده شد. در استدلال وی این نکته جِلوه می‌کرد که به علت سود سرشار قاچاق چوب، و از سوی دیگر سخت‌گیری! یگان حفاظت جنگل، متخلّفان هراس دارند که با تراکتور، کامیون و نیسان دست به حمل چوب بزنند، ازین‌رو به گفته‌ی وی، گویی نحوه‌ی قاچاق و حمل آن، «به خودرو‌های سواری و بین‌شهری همچون خودرو‌های شخصی با خانواده و جعبه‌ی بغل اتوبوس» تغییر شکل یافت. جلّ ‌الخالق ! چه آمده بر سر خلایق؟! البته نه بر تنِ تمامی خلق و نه بر فرق همه‌ی اخلاق.

 

(منبع عکس)

 

نکته و نمونه: دیدیم مار و جینجیناری! پوست‌اندازی می‌کنند، تا جان تازه نمایند، صدا طنین‌اندازتر؛ اما ندیده بودیم قاچاقچیان چوب هم، پوست‌اندازی نوین کنند. نکند راه‌های مدرن‌تر! و‌ مخفی‌تری هم در حمل چوبِ نازنین و سودِ دلنشین وجود دارد و ما ازین ماجراهای فوقِ «مارکوپولو»یی، بی‌علم و بی‌خبریم؟! بگذریم

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/1850