ایرانشناسی
يكشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۰۴:۲۶ ب.ظ
به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. چند نکته دربارهی ایران از کتابهایی که خودم طی چند سالی که گذشت، شخصاً آن را دیده و خواندهام. مثل این کتاب: «ایران؛ از آغاز تا اسلام» اثر ″رومن گیرشمن″ که زندهیاد دکتر محمد معین آن را سال ۱۳۳۶ به فارسی برگردان کرد. گیرشمن (۱۹۷۹ - ۱۸۹۵) باستانشناس مشهور فرانسوی بود که سالیان سال در حوزهی تمدنی ایران و حتی سرزمین افغانستان دست به کاوش زد و تاریخ ایران را از بر بود و حتی دو مقدمهی مهم کتابش را در شوش و تهران نوشت. چون ایران در وسط تمدنها قرار گرفت میانجیگری میکرد بین حوزههای تمدنی سامی، یونانی و رومی از یک سو و شرقاقصی (تعبیر خود گریشمن است) یعنی دورترین نقطهی شرق میان چین و هند. او حتی جوانان ایران را فرا خوانده بود که به قدرت فکری نیاکان خود پی ببرند و به ایران ببالند. کار میانجیگری یک اصل بود، ولی گاه جنگ و دفاع هم بر هر سیاستی غلبه میکرد و چیره میشد. نمیدانم آیا در مطالعات منابع خود با اصطلاح «ایران خارجی» هیچ وقت برخوردید یا نه؟ چنان ایران وسعت داشت، گویی نزدیک تمام جهان را در بر داشت، که آن سوی آن را «ایران خارجی» میگفتند و این سوی آن را -یعنی همین نقشهی ایران فعلی با کمی جغرافیای دیگر را- «ایران داخلی» مینامیدند که آن زمان نَجد ایران مشهور بود؛ یعنی فلات ایران. و چنین ایران بزرگی بایستی هم، از اصل میانجیگری سود میبُرد و مقبول میبود. چون دائم بین اقوام و سایر دُول در دنیای اطراف ایران، نزاع برمیخاست اصل آشتی با سیاست میانجی کاربرد داشت و لابد هم این لیاقت در ایران دیده میشد. ایران -دستکم- از پانزدههزار سال پیش به این سو، تاریخ مشخصی دارد و حیف ایرانی، ایران خود را آن طور که باید، نمیشناسد. به نظر من ملتی که بیش از همه باید از آداب خود مواظبت کند، ایران است. زیرا کهنتمدن دارد و کهنآداب و این شرافت خود را به دین آسمانی اسلام مبین هم آراست و پیوند داد و امتیاز معنوی خود را با امتیازات الهی اسلام آمیخت. پس ایرانی سزاست که از ریزترین دیرینههای عقلانی و عاطفی خود حراست کند از پوشش خود و مروت با حیوان و جُنبندگان گرفته تا سه نیکی که اساس مثلث اوست. پندار، کردار، گفتار.
ایرانشناسی ( ۱ )
از سالها پیش از میلاد مسیح ع ، در ایران وظیفهی «میانجیگری» بینالمللی انجام میگرفت و همین، موجب تماس و نزدیکی بین فرهنگهای غربی و شرقی و توسعهی تمدن جهانی شد.
ایرانشناسی ( ۲ )
در عصر فعالیتِ فلاحتی زن در ایران -دورهی پسابَدَوی- مقام روحانیت را «زن» بر عهده داشت. همین، آدابِ آریاییان شد.
«ایران؛ از آغاز تا اسلام» اثر ″رومن گیرشمن″ ص ۱۱
ایرانشناسی ( ۳ )
ازدواج با شاهدختها با انگیزهی سیاسی که عامل انسجام یا انهدام قدرتها بود، در ایران از دیرینهروز رسم بود.
همان، ص ۹۹
ایرانشناسی ( ۴ )
دولت در ایران -اغلب دورههای تاریخی- در امور مالی فاقد عاطفه بود.
ایرانشناسی ( ۵ )
ایران مَعبَر اقوام بود. همین عامل عبور اقوامبودن، علت جنبشها بوده که ایرانی از دیرباز آن را به خود دیده و با اصلِ جنبش و خیزش آشنا شده است. همان ص ۴۲۰
ایرانشناسی ( ۶ )
خوارزم -که خوارسیمه و خوارسیما نیز آمده است- نام ناحیهای است پایین رودِ جیحون که در قدیم مهد قوم آریا بود و «کاث» مرکز آن بود. سرزمین سیحون و جیحون شامل تِمذ و سمرقند و بخارا موطن و مولِد و مدفن بسیاری از دانشمندان ایران است که هماینک جزوِ کشور آزبکستان است.
از یادداشتهایم از ص ۲۷ کتاب ″آشنایی با مولوی″ اثر آقای محمود نامنی
ایرانشناسی ( ۷ )
آلبر ماله که کتاب «تاریخ ملل شرق» را نوشت برین نظر بود ایرانیان قومی متمدّن بودند و راستی و رعایت قوانین دو ویژگی مهم تمدن ایران شمرده میشد. ص ۴ کتاب خدمات ایرانیان به اسلام. عبدالرفیع حقیقت
ایرانشناسی ( ۸ )
بر اساس مستندات حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه، مردم ایران از دیرباز رو به جانب خدا داشتند:
همه سر نهاده سوی آسمان
سوی کردگار مکان و زمان
یک اشاره: حتی مغولان هم که به ایران آمده بودند پیرو «تِنگری» (=خدای اعظم در ادبیات مغولی) بودند.
ایرانشناسی ( ۹ )
عربها در عصر ساسانیان به مشرق ایران تبعید میشدند و این یک رسم بود. اگر شورش میکردند، عربها آنها را به شرق ایران نفیِ بلَد مینمودند. و همین عربهای تبعیدی به شرق ایران، در میان مردم بومی، مُستحیل (=دگرگون) گشته و رنگ و بوی ایرانی گرفته بودند. ر. ک: خدمات ایرانیان به اسلام. عبدالرفیع حقیقت. ص ۲۳
ایرانشناسی ( ۱۰ )
اسدالله علَم -رئیس وقت دانشگاه شیراز- در بخشنامهای در ۱ مهر ۱۳۴۸ ورود دختران باحجاب را به دانشگاه ممنوع کرده بود. خانم فرح دیبا همسر سوسیالیست آقای محمدرضاشاه لباس آخرین مُد پاریس را میپوشید.
ایرانشناسی ( ۱۱ )
فلسفهی "حکمران عادل"، نخستینبار در خطّهی ایران برخاست. و ایرانیها به مسائل مربوط به معنا و هدفِ زندگی سخت میبالند و با دو سنت پیچیده _یکی باستان و دیگری اسلام_ درهمتنیدهاند.
ایرانشناسی ( ۱۲ )
شهید مظلوم آیتالله بهشتی سال ۱۳۲۸ به بعد، در قم دبیر انگلیسی دبیرستانهای قم بود. سپس خود دبیرستان "دین و دانش" را راهاندازی کرد و شبها در آن برای طلبهها درسهای جدید گذاشت: این درسها: زبان انگلیسی، فیزیک، شیمی، جامعهشناسی، تاریخ علم، روانشناسی. و خود شهید بهشتی درس "تاریخ علم" را برای طلاب تدریس میکرد که به نقل مرحوم دوانی، در آن زمان ۳۰ طلبه بودند.
نکتهی مهم این است با آنکه این شیوهنامهی تدریس مدرن بهشتی سرآغاز یک تحول در حوزهی علیمهی قم محسوب میشد، اما سلطنت پهلوی از بیم و هراس، از کار ایشان جلوگیری کرد و وی مجبور به ترک قم و اقامت در تهران شد که سرانجام یکی از بالاترین عضو اثرگذار شورای انقلاب شد که جریان عطیم انقلاب مردمی علیهی دودهی فاسد پهلوی را مدیریت و هدایت میکرد.
ایرانشناسی ( ۱۳ )
مدرسهی دارالفنون که با فکر نوگرایانهی امیر کبیر سال ۱۲۳۰ در عصر ناصرالدینشاه ساخته شد، به تعبیر خانم ساندرا نویسندهی کتاب "روح ملت ایران" به مدرسهی نظامی بزرگ سن سیر فرانسه شباهت میزد. دارالفنون به جبران شکستهای نظامی راهاندازی شد.
ایرانشناسی ( ۱۴ )
نخست کوروش و سپس داریوش ارتشهای خود را به بیرون از فلات ایران -که از رود سند در شرق تا مصر در شمال آفریقا امتداد مییافت- گسیل داشتند.
ایرانشناسی ( ۱۵ )
حیدر حاکم صفویه (فرقهی صوفیها) بدون مخالفت، توانست پرچم تسنُّن را از ایران پایین آورَد، و به جایش پرچم تشیُّع را بر فراز صفویه به اهتزاز درآورَد. دشمنان حیدر، به قصد تحقیر به پیروان حیدر دشنام میدادند: قزلباش! یعنی سرخسر.
ایرانشناسی ( ۱۶ )
شعار محوری چنگیزخان مغول، این بود که در آسمان تنها یک آفتاب، بر زمین هم فقط یک فرمانروا. مغولها با این افکار به ایران هجوم آوردند و حکومت ۱۰۰ سالهی سلجوقیان را برانداختند. پایهی مغول هم بر سه عنصر استوار بود: شمارِ نفرات، سرعت، چادرنشینی.
ایرانشناسی ( ۱۶ )
شعار محوری چنگیزخان مغول، این بود که در آسمان تنها یک آفتاب، بر زمین هم فقط یک فرمانروا. مغولها با این افکار به ایران هجوم آوردند و حکومت ۱۰۰ سالهی سلجوقیان را برانداختند. پایهی مغول هم بر سه عنصر استوار بود: شمارِ نفرات، سرعت، چادرنشینی.
اشاره: من هنوز نمیدانم این شعار بر افکار ایرانیان اثر گذاشته بود یا نه. مطالعات من مرا هنوز به قطعیت نبُرد.
ادامه دارد...
| لینک کوتاه این پست →
qaqom.blog.ir/post/2073
۱۴۰۱/۰۲/۱۱