مجموعه پیامهایم در مدرسه فکرت و هیئت
قسمت نودم
تطهیر سلطنت !!!
به نام خدا. سلام. حجتالاسلام مجید انصاری در (۱ مرداد ۱۴۰۲) توی مجلس ختم مرحوم حجتالاسلام حسن صانعی -که سالهای سال بدون هیچ اثرگذاری!!! در مجلس تشریفاتی!!! «مجمع تشخیص مصلحت»! جا خوش کرده بود و اخیرا" هم در ابتلای بیماری درگذشت- گفته بود:
"مایهی تأسف است که بعضا" نظام شاهنشاهی توسط کسانی مورد تطهیر قرار میگیرد که شاهد بودهاند چه بر سر مردم ایران گذشته است... جای آقای هاشمی رفسنجانی در تبلیغات رسمی کجا است؟... انقلاب رویش دارد و مرحبا، اما باطلکردن شناسنامهی ملت، خیانت به ملت است."
چندی کوشیدم این مسئله را جوابی بنویسم، ولی مجال نیافتم، اینک فرصت بر من فراهم شد به این مطلب بپردازم. خُب حرفم چیست؟ تقریبا" گونهشناسی سلطنتطلبی از دیدِ من این جوریست:
یک سری اساسا" هیچ وقت انقلاب اسلامی را به رسمیت نشناختند و از اول انقلاب هم این سری بدون این که به جمهوری اسلامی زیاد بد و بیراه بگویند تز خود را دارند و سلطنت پهلوی را دوست دارند. خُب! داشته باشند، آزادند. مهم این است با نظام و انقلاب، چالش نمیکنند و آزار نمیرسانند.
یک سری هم کلا" جمیعا" چشمِ دیدنِ جمهوری اسلامی را ندارند، و با غیظ به آن مینگرند و خواهان سقوط آنند البته خود را کنارِ گود نگه میدارند چون ترسو هستند و اهل میدان و مبارزه نیستند. این سری، سلطنت پهلوی میخواهند ولی خبر ندارند این رژیم چه بود. فقط از سرِ لَج و هوس چنین هستند. خُب، باشند، آزادند.
یک سری نیز چون مجموعا" تزشان این است جمهوری اسلامی بدون وقفه و در هر شرائط و موقعیتی بایدبه آنان خِر و چینه (=دهِش و بذل و بخشش مال و پُست) بدهد، ولی میبینند چنین نمیشود فقط از روی عُقده، عقیدهی خود را لگد میزنند و با جمهوری اسلامی کج افتادهاند و فکر میکنند سلطنت پهلوی و آن میراث شَوم میرپنج! برایشان نفع و عایدات دارد و آن نوع قدرت سیاسی، ایران را بوستان و گلستان میسازد!
یک سری اما چون بنای فکر یا علاقه یا سپُردگیِ سرشان به آخور (=خوانده شود: پول، ماده، فسادِ آزا، آزادیِ دریدگی، و اوجش برهنگی و عریانصفتی) اروپا و آمریکاست، خیال میکنند سلطنت پهلوی جگرگوشهی!! غرب است و اگر دنبالهی بیمایهی این رژیم با پادرمیانی اروپا و آمریکا و اسرائیل به ایران برگردد، ایران اروپای ثانی!!! میشود و راحت میشود هر طور خواست گشت!
اما یک سری را آقای مجید انصاری گمانم تغافل میکند و فرافکنی و حتی دچار پرت و پلا گویی گردیدهاند. آقای انصاری! در کدام جناح از میان دو جناح کشور، ریزش فکری و عقیدتی و حتی مذهبی صورت گرفته است و به هذیانگویی علیهی نظام افتاده است؟ در چپ یا در راست؟ کدام جناح است که از این نظر که عرض میکنم و فقط میشمارم به انحراف رفته است؟
دین را روی دیوار خانه میخواهد. سیاست را از دین مُنفک میطلبد. آمریکا را نه شیطان بلکه حلّال میخواند. اروپا را "چشم و چراغ" جهان تصور میکند. خدا را هم اخیرا" (البته بعضا" قلیلا" اندکا") نعوذُ بالله موهوم!!! میبینند. تعدای هم نماز و دعا و عبادات و توسلات مذهبی را بیبهاء جا میزنند. بگذرم. این را بدان آقای حجتالاسلام مجید انصاری در یکی از همین دو جناح افرادی مشاهده میشوند که به حدی از ابتذال عقیدتی سیاسی رسیدهاند که دو پَهلوی دستنشانهی انگلستان و آمریکا را بر همهی مقدسات و کارکردهای شگفتانگیز جمهوری اسلامی رجحان میدهند و دهن را با صدایی کلفت پر میکنند و در آرزوی "رضا"ی پرورشی غرب!! هستند که بیاید برایشان بدون دموکراسی شاهی کند و سلطنت بپا. در همین اطراف شما آقای مجید انصاری کسانی هستند که پَهلُوی دو پَهلَوی پَهلو گرفتهاند و لنگر انداختهاند و رزوشماری میکنند کَنگر هم بخورند! بگذرم. فقط عرض کنم به دامن مردم و انقلاب و زیر سایهی رهبری معظم -که ولی فقیهی شجاع و پاک و وارستهی ماست- بازگردید.
نیز بگویم اگر جناح راست مرحوم حجتالاسلام اکبر رفسنجانی را در مناسبتهای تبلیغی حذف کرد -که البته تاریخ را نباید دستکاری کرد- اما شماها هم گویا یادتان نیست جناب انصاری و لابد از ذهنتان محو شده است، که مرحوم آیت الله العظمی حسینعلی منتظری را فقط به خاطر یک نقد بر رفتار سیاسی، اساسا" از اسم و رسم و حیاتِ آزاد و درس و بحث حوزه و حتی حیاط خانه با تخریب دیوار، معدوم کرده بودید.
من، نه به راست تعلق خاطر دارم و نه به چپ گرَوِش. سکوی خودم را دارم. سخنم از سرِ بررسی بود و نیز تلاش برای تبیین مسائل روز داخلی. یک نکته هم پردازش کنم: همهی این تطهیرکنندگان و سلطنتجویان! را اگر جمع کنند استودیوم شهید شیرودی را هم پُر نمیکنند! چه رسد به استودیوم آزادی!!! دامنه.