نوشتههایی از دامنه در مهرماه ۱۴۰۰
۱ مهر ۱۴۰۰
شگفتیهای آفرینش آفریدگار متعال (۱)
به نام خدا. سلام. سنگهای کف رودخانه محل تخمگذاری و زاد و ولد آبزیان خصوصاً ماهیان است. هیچ سنگی را از بستر رودخانه نباید برداشت. بر جُنبندگان خدا مهربان باشیم.
در معدهی نوعی از گوزن لکلند سوئد حفرهای وجود دارد با میلیونها باکتری، که هضمناپذیرترین غذاها مثل گُلسنگ (خزهی سنگ) را در آن تخمیر میکند تا هضم شود.
اینپالا (گونهای آهو) بوی خاصی در قسمت سیاهرنگ دست و پا میپراکنند تا ازین راه، از گمشدن همدیگر هنگام تهدید و فرار، جلوگیری کنند.
آیا این را میدانستید که صدف یک کرم سمّی را در زیر شکم خود با خود حمل میکند و از غذایش به او میخورانَد، در عوض هر وقت مورد هجوم واقع شد، کرم با شگفتی تمام به مهاجم زهر ترزیق می کند، ولو مهاجم غولپیکریرچون ستارهی دریایی باشد. من خودم این صحنه را در مستندی دیدم. عجیب بود.
میمونها مثل انسان، اثر انگشت دارند.
پستان فیل مانند انسان در زیر سینهاش است، نه مانند گاو و اسب در میان دو پا.
گرگ ۲۸۰ میلیون حسگر بویایی دارد.
مانتیس (=تورزن به زبان مازندرانی) ۵ چشم دارد.
در حنجرهی شیر حفرهای گودالمانند وجود دارد که همان موجب میگردد غرش و نعرهی شیر از سر خشم و خصوصاً در حالت تدافعی، برابر با غرّش موتور جت محاسبه شود.
ابراهیم طالبی دارابی دامنه
۳ مهر ۱۴۰۰
نظر بر دو خبر
یکم: دیشب خواندم که خانم آنگلا مرکل -صدراعظم آلمان- برای خداحافظی از دولت به پارک مورد علاقهی خود (پارک پرندگان «مارلو») در ایالت «مکلنبورگ – فورپومرن» رفت که در «سال ۲۰۱۰ مادرخواندگی یک عقاب یکساله را قبول کرده بود و ۴۰۰ یورو هم برای نگهداری از او کمک مالی کرده بود.» منبع
نظر: این زن -که اینهمه برای یک عقاب مثلاً دل سوزانده و مادرخواندهاش شده- در تمام دورهی حکومتش مانند سگ گلهی وفادار برای آمریکای جنایتکار بوده و در همهی ائتلافهای جنگی علیهی کشورهای مظلوم و ضعیف همدست و همپیمان شده. مادرخواندگی عقاب یک ادا و حرکتی سالوسانه بیش نیست، دست این زن آلمان به خون خیلی از بیگناهان جهان آلوده است و کشورش از تأمینکنندگان سلاحهای ویرانگر جهان است. در دفاع مقدس نیز، این کشور هیتلرمآب در دورهی صدراعظمهای سابق و اسبق سلاحهای شیمیایی به صدام هدیه میکردند تا این دیکتاتور آن را هم بر سر رزمندگان ایران بریزد و هم بر سر مردم خود در حبلچه و مردم کُرد و شیعه و ایزد. امروزه کمتر رزمندهی جبههرفتهای وجود دارد که در طول دفاع مقدس، شیمیایی نشده باشد؛ همه به نحوی آن فضای آلودهی شیمیایی را استنشاق کردهاند ولی از سر صبر و صلابت به روی خود نیاوردهاند. طعم تلخ زهر افزارآلات جنگی غرب و شرق را مردم ایران چشیدهاند! که از هر سو به صدام اهداء میشد.
دوم: صبح هم نقل قولی از آقای سیدجواد حسینیکیا -نمایندهی سنقر و کلیایی- خواندهام که چندی پیش اینچنین توئیت کرده بود: «خاطرهای از حضرت استاد مصباحیزدی ذکر کردم، ایشان به بنده شخصاً گفتند که چهار بار با واسطه از منبع موثق شنیدهاند که آیتالله [سید ابراهیم] رئیسی نظرکردهی امام زمان عجلالله میباشند». منبع
نظر: من نمیدانم این فرد، واقعاً نقلی موثّق یا منتسب از مرحوم آقای آیت الله محمدتقی مصباح نقل کردهاست یا نه، اما مسئلهی نظرکردگی گویا از فردای پیروزی انقلاب تا اکنون تمامی ندارد و عدهای چه سرخوش به این بازی خرافاتیاند. یادم به امام خمینی -رهبر کبیر انقلاب اسلامی- افتاده که در برابر ادعای کسی که به ایشان خبر دادند که فلانی خود را مرتبط با امام زمان (عج) میداند، این گونه و بدین مضمون فرمودند: اگر فلانی راست میگوید، بگوید دیوان شعر من کجاست؟ (همان دیوان اشعاری که موقع هجوم ساواک به بیت امام در دههی چهل ناپدید شده بود)
تبصره: ممکن است روح آقای حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی هم ازین تمجید ها و غلوّ ها خبر نداشته باشد؛ یا اگر چنانچه خبر دارد به نظرم اخلاق مردمی و سالم او ایجاب میکند خط بطلان بکشد بر این گونه اغراقها و تملقهای افراد متصل به قدرت که برای تعلّقات به این تملّقات کشانده میشوند و فضای آزادی و آزادگی را خدشه میزنند.
۵ مهر ۱۴۰۰
پاسخ در مورد مرحوم حسنزاده آملی:
استاد بزرگوار سید عمادی سلام علیکم. از سلیمالنفسی چون حضرتعالی وقتی نقلی اینگونه دردناک میخوانیم معلوم است که از چه فاجعهی اسفباری با این مقدار حزن پرده بر میداری. دردگویهی شما واگویهی یک عمر جفا بر عالمان جامع معقول و منقول از سوی کژاندیشان است. از شما ممنونم نگرش زیبایی به این علامهی صاحب مقامات عرفانیه داری؛ وقتی فصوص را فص فص بر جویندگان به حکمت و تفسیر قسمت میکرد باید هم در و پنجرهاش سنگ بخورد. دیری نمیپاید ایرا زادگاه آن حکیم متألّه حائری برای قدرشناسان میشود که به خاک آن خاکسارترین عالم ربانی دست تبرک میکشند. سپاس گرامیاستاد که متن بنده را تکمیل کردهاید. تسلیت بر دلت.
پاسخ در مورد مرحوم حسنزاده آملی:
استاد شاکر سلام. جانا چه غمبار از دردی میگویی که از سر جهالت یا غضب و حسادت حتی حاضر میشدند بیت انسانی با اینهمه افتادگی و ورع را سنگ زنند. گواهی شما سندی بر مظلومیت عالمان فروتن و پارسا است.
۷ مهر ۱۴۰۰
گرانترین ابزار شیطان چیست؟
به نام خدا. سلام. شاید این داستان کوتاه برای اعضای محترم تالار نغمه تکراری باشد، اما به تعبیر ذوقی و عرفانی هیچ تکراری همان تکرار پیشین نیست، بلکه هر بار زاویهای تازه بر روی ما گشوده میشود. حالا اگر مایل بودید مرور بفرمایید:
«گویند روزی شیطان همه جا جار زد که قصد دارد از کار خود دست بکشد و وسایلش را با تخفیف مناسب به فروش بگذارد. او ابزارهای خود را به شکل چشمگیری به نمایش گذاشت. این وسایل شامل خودپرستی، شهوت، نفرت، خشم، آز، حسادت، قدرتطلبی و دیگر شرارتها بود. ولی در میان آنها یکی که بسیار کهنه و مستعمل به نظر میرسید، بهای گرانی داشت و شیطان حاضر نبود آن را ارزان بفروشد.
کسی از او پرسید: «این وسیله چیست؟» شیطان پاسخ داد: «این نومیدی از تواناییهای خود و رحمت خدا است.» آن مرد با حیرت گفت: «چرا این قدر گران است؟» شیطان با همان لبخند مرموزش پاسخ داد: «چون این مؤثرترین وسیله من است. هرگاه سایر ابزارم بیاثر میشوند، فقط با این وسیله میتوانم در قلب انسانها رخنه کنم و کاری را به انجام برسانم. اگر فقط موفق شوم کسی را به احساس نومیدی، دلسردی و اندوه وا دارم، میتوانم با او هر آنچه میخواهم بکنم. من این وسیله را در مورد تمامی انسانها به کار بردهام. به همین دلیل این قدر کهنه است!» بیشتر بخوانید ↓