جنگ و صلح و زندان
نوشتهی ابراهیم طالبی دامنه دارابی
وقتی آقای محمدحسین لطیفی خواست شهید محمد بروجردی را به فیلم سینمایی درآورَد، «غریب» را نام فیلمش کرد. کارش واقعاً حکمت داشت، چون محمد بروجردی را هنوز هم خیلیها نمیشناسند. او آنقدر نافذ بود در میان مردم کردستان که خودِ کُردهای باغیرت وی را مسیح کردستان لقب داده بودند. محمد بروجردی از سران گروه ضد شاه بود که پس از انقلاب با هفت گروه وحدت کردند و مجاهدین انقلاب اسلامی را در برابر مجاهدین خلق تأسیس کردند. محمد بروجردی فرمانده سپاه کل منطقهی غرب بود. او گلوله را آخرین کار نه آغاز کار میدانست، تزش سازگاری با مخالفان تا آخرین حد امکان بود. این جملهی او مشهور شد، البته نقل من ازین عبارتش مضمون است، نه منقول:
ما انقلاب کردیم زندان خالی شوند، اما باز در زندان جا نداریم!
من از زمان تأثیر مدرسه فکرت این چندمین یادداشت است که از آن مرد بزرگ انقلاب و دفاع مقدس نگاشتم. او از نگارهای محبوب من است. نگار و زیبای در چهره و نگار و زیبایی در عرفانمسلکیاش. نقش شبیه او را بابک حمیدیان خیلی خوب هم در چهره و هم در رفتار در فیلم خوب «غریب» بازی کرد.