از مرحوم آیتالله العظمی لطفالله صافی گلپایگانی: اینها به عنوان متجدد میآمدند و هدف اصلیشان، از بین بردن اصل اسلام و جوهره دین و هویت دینی بود... در نوشتههای تاریخیشان، در بدگویی به اسلام و مسلمین کم نگذاشته و همه علل عقبماندگی را به اسلام برگرداندهاند!... شما همین لغتنامه دهخدا را نگاه کنید، چقدر حقکشی کرده است! ببینید چند صفحه به آن زن بابی- قرهالعین- اختصاص داده است، نزدیک به بیست و هفت، هشت صفحه درباره او مطلب نوشته است، اما در مورد حضرت زهرا (س)، به یکی دو صفحه هم نمیرسد!
همان طور که میبینید کشورهای بسیار کوچک اروپایی هم استقلال دارند، اما اگر یک کشور اسلامی بخواهد استقلال داشته باشد، اگر بتوانند، فوراً صدای استقلالخواهی آن را خفه میکنند!... بسیاری از برنامههای تحمیلی مثل یکسانسازی شکل لباس و کشف حجاب، همه برای تغییر هویت اسلامی بود. توجه به مدنیت قبل از اسلام و ایران باستان و احیای مدنیتهای مرده در نقاط دیگر، همه برای همین مقصد بود.... پیدایش بابیها، بهاییها و پهلویها، برای همین مسئله بوده است.
خود مرحوم آخوند خراسانی را که بهحق از رهبران بزرگ مشروطه بود، قبول نداشتند! آنها امثال ستارخان و باقرخان را که در مقابل مرحوم آخوند، اصلاً به حساب نمیآمدند، بزرگ جلوه میدهند!
گاهی در زمان شاه میگفتم این کارهایی که شاه انجام میدهد، برنامههای خودش نیست، چون او این قدر عقلش نمیرسید، بلکه این نقشههای بیگانگان، منحرفان و متخصصان استعمار، در ضدیت با اسلام بود و او فقط اجرا میکرد.
مراجع و علما را طوری معرفی میکنند که نه با جامعه کار دارند و نه به فکر مردم هستند و نه آشنا به مسائل جهاناند!
از طرفی ترقی صنعتی اروپا هم، خیلی جلوه میکرد و مردم را تحت تأثیر قرار داده و تبلیغات ضددینی هم، بهطور کلی گسترده شده بود...» منبع