معناى ظهور خلق در قیامت
یعنى در آن روز داراى انتقام است. و اگر انتقام خداى تعالى را به روز قیامت اختصاص داده با اینکه خداى تعالى همیشه داراى انتقام است، بدین جهت است که انتقام آن روز خدا عالىترین جلوههاى انتقام را دارد،... مفسرین در معناى مبدلشدن زمین و آسمانها اقوال مختلفى دارند:
بعضى گفتهاند: آن روز زمین نقره و آسمان طلا مىشود. چه بسا تعبیر کردهاند که زمین مانند نقره، پاک و آسمان مانند طلا، درخشان مى شود. بعضى دیگر گفتهاند: زمین جهنم و آسمان بهشت مىشود. یکى دیگر گفته: زمین یکپارچه نان خوشطعمى مىشود که مردم در طول روز قیامت از آن مىخورند. دیگرى گفته: زمین براى هر کسى به مقتضاى حال او مبدل مىشود. براى مؤمنین به صورت نانى درمى آید که در طول روز عرصات از آن مىخورند و براى بعضى دیگر نقره، و براى کفار آتش مىشود. عدهاى گفتهاند: مقصود از تبدیل زمین، کم و زیاد شدن آن است. به این معنا که کوهها و تپهها و گودیها و درختان همه از بین رفته، زمین مانند سفره گسترده تخت مىشود، و دگرگونى آسمانها به این است که آفتاب و ماه و ستارگان از بین مىروند، و خلاصه آنچه در زمین و آسمان است وضعش عوض مىشود. و منشاء این اختلاف در تفسیر تبدیل، اختلاف روایاتى است که در تفسیر این آیه آمده است. و اختلاف روایات در صورتى که معتبر باشند، خود بهترین شاهد است بر اینکه ظاهر آیهی شریفه مقصود نیست، و این روایات به عنوان مثل آمده است. دقت کافى در آیاتى که پیرامون تبدیل آسمانها و زمین بحث مىکند این معنا را مىرساند که این مسأله در عظمت به مثابهاى نیست که در تصوّر بگنجد، و هر چه در آنباره فکر کنیم -مثلاً تصور کنیم زمین نقره و آسمان طلا شود و یا بلندیها و پستىهاى زمین یکسان گردد و یا کره زمین یکپارچه نان پخته گردد، باز آنچه را که هست تصور نکردهایم. و این گونه تعبیرها تنها در روایات نیست، بلکه در آیات کریمهی قرآن نیز آمده است...
معناى بروز و ظهور خلق براى خداوند در روز قیامت
وبَرزُوا لِلَّهِ الوَاحدِ القَهَّار: و معناى بروزشان براى واحد قهار با اینکه تمامى موجودات همیشه براى خداى تعالى ظاهر و غیر مخفى است، این است که آن روز تمامى علل و اسبابى که آنها را از خدایشان محجوب مىکرد از کار افتاده، دیگر آن روز، با دید دنیاییشان هیچ یک از آن اسباب را که در دنیا اختیار و سرپرستى آنان را در دست داشت نمىبینند، تنها و تنها سبب مستقلى که مؤثر در ایشان باشد خداى را خواهند یافت، همچنان که آیات بسیارى بر این معنا دلالت دارد و میرساند که در قیامت مردم به هیچ جا ملتفت نشده و به هیچ جهتى روى نمىآورند، نه با بدنهایشان و نه با دلهایشان، و نیز به احوال آن روزشان و به احوال و اعمال گذشتهشان توجه نمىکنند، الّا اینکه خداى سبحان را حاضر و شاهد و مُهیمن و محیط بر آن مىیابند. دلیل بر این معانى که گفتیم توصیف خداى سبحان است در آیه مورد بحث به (واحد قهار) که این توصیف به نوعى غلبه و تسلط اشعار دارد، پس بروز مردم براى خدا در آن روز ناشى از این است که خدا یکتاست، و تنها اوست که وجود هر چیز قائم به او است، و تنها اوست که هر مؤثرى غیر خودش را خرد مىکند، پس چیزى میان خدا و ایشان حائل نیست، و چون حائل نیست پس ایشان براى خدا بارزند، آنهم بارز مطلق. المیزان.
یَومَ تُبَدَّلُ الارضُ غَیرَ الارضِ وَالسَّماواتُ وبَرزُوا لِلَّهِ الوَاحدِ القَهَّار
(آیهی ٤٨ سورهی ابراهیم)
ترجمه و توضیح مرحوم مصطفی خرّمدل
(خداوند از کافران و عاصیان انتقام میگیرد) در آن روزی که این زمین به زمین دیگری و آسمانها به آسمانهای دیگری تبدیل میشوند و آنان (از گورها سر به درآورده و) در پیشگاه خداوندِ یگانهی مسلّط (بر همهچیز و همه کس) حضور به هم میرسانند (و نیکیها و بدیهای خود را مینمایانند).