دامنه‌ی داراب‌کلا

جهان، ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود، داراب‌کلا
دامنه  | دارابی
دامنه | دارابی دوشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۶، ۰۹:۲۷ ق.ظ

نام پدر، نام مادر

به قلم دامنه. به نام خدا. چرا فقط نام پدر و نسَب پدری در سجّل احوال و سامانۀ اداری و رفتارهای عُرفی و عادی ایرانی ها کاربرد دارد و نام مادر هیچ اثری! ندارد؟ در تمامی اسناد اداری ایران (به استثنای شناسنامه که نام مادر و پدر هر دو کنار هم درج می شود) فقط نام پدر ملاک است و بس. چرا این گونه است. من البته ریشه های این رفتار را نمی دانم و تنها می توانم گمانه و حدس بزنم که چرا چنین است. برای من در واقع سؤال است. به همین علت این موضوع را پست کرده ام. من چند نمونه را می آورم و سپس حدس و گمانه ام را می گویم.

 

 

 
مجسّمۀ مادر
اثر زهرا رهنورد. نصب در بلوار میرداماد

 

 

در تمامی پرسشنامه ها و فرم های اداری و سازمانی و کارت های معتبر رسمی فقط نام پدر می آید. در زندگینامه ها و کتاب ها اغلب نام پدر درج می شود. فامیلی افراد در ایران بر حسب خونِ و تیره و تبارِ پدری رسمیت دارد. حتی بر روی سنگ قبرها نیز فقط نام پدر مُتوفّی ثبت می شود و از نام مادر هیچ خبری نیست. و ... به قول عمان سامانی:

 

من از مفصل این نکته مجملی گفتم

تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل

 

من حدس و گمانه ام از این فرهنگ و آداب ایرانی تقریباً دو چیز است که البته برای یکی، پاسخ دارم و در چهار بند، در زیر می آورم. اما دو گمانه ام:

 

یکی این که نام خاصّ زنان در فرهنگ شرعی و عرف عمومی، حُرمت و قداست و منزلت دارد برای همین منظور، سعی می شود نام مادر و اساساً زن، مرئی و عیان نشود. مثلاً هنوز هم برخی از خانواده های ایرانی نزد نامحرم و مجامع عمومی، اسم زن شان را و یا اسم مادر و خواهرشان را نمی برند. می گویند: عیال، متعلّقه. و حتی برخی! ها می گویند خادمه! و نیز به جای اسم خواهر می گویند: همشیره. و برای اسم مادر می گویند: والده.

 

دوم این که از بَدو خلقت یا اندکی پس از آن تا الآن، به زن به دیدۀ تحقیر نگریسته شد و این نگرش، امتداد یافت و در تار و پود افکار مردانه بافته و درهم تنیده شد که زن موجودی درجه دوم! است. به همین دلیل در این نوع نگاه، رجال بر نساء امتیاز و تفوّق و برتری دارد. پس نیازی نمی بیند نام مادر در تبار اصالت بیابد. داستان مردسالاری و زن سالاری، تاریخی دیرینه دارد که جای آن اینجا نیست. اما آن یک پاسخ من است گرچه خود به حفظ حریم و حرمت زنان بشدّت اعتقاد دارم:

 

یک - اگر هر دو دلیل و یا علت را درست بدانیم پس چرا نام حضرت فاطمه زهرا و حضرت زینب سلام الله علیهما را در محافل و مجامع مذهبی می آوریم؟

 

دو - اگر نام بردن اسم زن کراهت دارد، چرا قرآن نام حضرت مریم سلام الله علیها را آورده و به آسیه زن مؤمنۀ فرعون اشاره کرده است؟

 

سه - اگر نسَب فقط از ناحیۀ پدری ارجَح است و نام مادر بی اثر است، پس چرا ما شیعیان، اهلبیت عصمت و طهارت (ع) را خاندان و عترتی مطهر از ریشۀ کوثر (=حضرت فاطمه) می دانیم؟

 

چهار - اگر زن در نگاه برخی افراد حتی در میان پاره ای از علماء و مقدس مآب ها در رُتبت دوم پس از مرد است، پس چرا پیامبر خدا (ص) افتخار می کرد که فاطمه «اُم ابیها»ی اوست؟ فعلاً تا همین مقدار بس است.
| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/671
تعداد دیدگاه ها ← :
برچسب ها :
۰ عدد دیدگاه تا کنون ثبت شده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
دامنه ی داراب کلا : قالب هفتم فرهان