منو
درباره ی سایت دامنه
دامنه‌ی داراب‌کلا

qaqom.blog.ir
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
دامنه‌ی قلم قم ، داراب‌کلای میاندورود
Qalame Qom Damanehye Dovvom
جهان، ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود، داراب‌کلا

پیشنهادهای مدیر سایت
آخرين نظرات
طبقه بندی موضوعي
بايگانی ماهانه
نويسنده ها

دَگش

دوشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۹، ۰۴:۲۴ ب.ظ

به قلم دامنه. به نام خدا. دَگش. دارابکلایی‌ها به دگرگونی و تغییر و حتی به اشتباه و عوض شدن می گویند «دَگش». چندمثالِ ملموس و آشنا می‌نویسم تا روشنتر شود:

 

وقتی قدیم ترها به حموم عمومی قدیمی محل می رفتیم، کفش (=کَلوش) مان را زیر سوراخ های رختکن جامی دادیم تا دَگش نشود. تِن تِن یعنی تُند و سریع، تَن را می شستیم و بعد از استحمام و بازگشت به رختکن و آمدن به منزل، تازه می فهمیدیم کلوش مان دَگش شد. یعنی عوضی بُردند. وِرنی برّاق گرون قیمتِ ایتالیایی را برات گذاشتند! ولی بُوسِسِّه بَهیر لاستیکی کلوش را در عوض! بُردند. چه سخاوتی! چه دَگش قشنگی!


وقتی عشیر یا اشیر تکیه می شکست (=منبر روضه خوانی تمام می شد) جاکفشی تکیه بَلبِشو می شد. همه به هم می گفتند: مِه کلوش را دَگش هاکاردِنه. دِوندی _یعنی کفش باکلاس و گران قیمت_ مرا بردند، در عوض سَرپایی (=دَمپایی) پاره پندلیک را برام گذاشتند! آخه چون برخی ها در روضه، حواس شان، حسابی هواس! می شد.


وقتی پالون اسب و الاغ و یا رونکی گاو! و سرتاس شالی و آرد را عوض می کردند، به هم می گفتند: نو هاکاردی خر رِه! ولی وقتی یکی، بعد از سه سال یک جِمه ای _یعنی پیراهن_ یا سرشلورای! می خرید و می پوشید، فوری می گفتند: هِه پالون دَگش هاکاردی!! مگه خبِر مَبره؟


وقتی کسی پای منبر، نوحه ای می خواند، ولی پِگویی یعنی جواب دادنش سخت بود، گت تر (=بزرگ ترِ) مجلس از آن گوشه صدایش برمی خاست و به نوحه خوان می گفت: سینه زنی رِه دَگش هاکون. یا می گفت: لَحن ره تغییر هارده، سبک را دگش کن که سینه دِچکّه نَووشه.


اساساً دَگش یک لغت زیربنایی ست. یعنی نوسازی. یعنی دگرگونی. یعنی سال نو. روزی نو. رزق نو. روح نو، روحیۀ نو. روان نو، روی نو. رونق نو. روال نو. راحتی نو. رِندی نو!!! این یکی آخری البته از اون دگش های بدی ست. خیلی هم بد. بد. مثل دگش برخی از حکومت هاست؛ که دگش و دگرگونی نیست، بلکه سرنگونی و واژگونی ست. درس مهمی ست در رشتۀ علوم سیاسی دانشگاه به اسم نوسازی و دگرگونی سیاسی. که من دهۀ هفتاد آن را با دکتر حسین بشیریه گذراندم و نمرۀ نوزده و نیم هم گرفته ام. پس؛ گاهی باید دگش شد. دگرگون گردید. تغییر کرد. نه آن دگش کلوش! نه آن تغییر به رِندی. و نه آن سرنگونی و واژگونی.

فرهنگ لغت دارابکلا

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/55

نظرات (۱)

سلام اون شخصیت دیگر هم حجت الاسلام علیخانی نماینده قزوین در مجلس ششم و هفتم و هشتم هستند که نطق بسیار جالب توجهی به نفع محصورین داشتند در مجلس
سلام مهندس گرامی جناب عبدی
شک کرده بودم، که ایشان باشه، حالا که شما شناسایی کردی، یقین شد
بله، شجاعت و صراحت داشت.
ممنونم ازت.

منظور مهندس این پست است:


خداحافظ
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">