تفسیر آیه‌ی ۱۰ شوری :: دامنه‌ی داراب‌کلا
Menu
مطالب دامنه را اینجا جستجو کنید : ↓↓

qaqom.blog.ir
Qalame Qom
Damanehye Dovvom
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
دامنه‌ی قلم قم ، روستای داراب‌کلا
ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

پيشنهادهای مدیر سایت
آخرين نظرات
طبقه بندی موضوعی
دنبال کننده ها
بايگانی ماهانه
نويسنده ها

وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِیهِ مِنْ شَیْءٍ فَحُکْمُهُ إِلَى اللَّهِ

ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبِّی عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ

 

و آنچه را [از امور دین، عقاید و احکام] در آن

اختلاف دارید، داوری اش با خداست. این است

خدا پروردگار من، بر او توکل کردم و به او باز می گردم.

آیه‌ی ۱۰ سوره شورى

 
 
 
 
 
تفسیر علامه طباطبایی
 
 
وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِیهِ مِنْ شَیْءٍ فَحُکْمُهُ إِلَى اللَّهِ: این جمله حجت چهارم بر انحصار ولایـت در خـداسـت... و خداى سبحان مالک تمامى عالم است، و به جز او مالکى نیست، چون هر موجودى خودش و آثارش قائم به خداى تعالى است، و در نتیجه او مالک حکم و قضاء به حق است... ایـن را هـم مـى دانـیـم کـه اختلاف مردم در عقاید و اعمالشان اختلافى است تشریعى که جز احـکـام تـشـریـعى چیز دیگرى نیست که این اختلاف را از میان بردارد. و اصلا اگر اختلاف نـبـود قـانـون هـم نـبـود... پس روشن شد که حکم تشریعى و حق قانونگذارى تنها از آن خداى سبحان است، و تنها ولى در این حکم، او است، پس واجب است تنها او را ولى خود بگیرند و تنها او را بپرستند. حکم در این مورد اختصاص به خداى تعالى دارد پس لازم است که تنها او به عنوان ولى اتخاذ شود و نه دیگرى.
 
 
ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبِّی عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ: این جمله حکایت کلام رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله وسلّم) است که مى فرماید: این است اللّه که پروردگار من است، من بر او توکل مى کنم، و به سویش برمى گردم. و کلمه (ذلکـم) اشـاره است به همان حجتهایى که در این دو آیه بر این معنا اقامه شد که بر خلق واجب است تنها خدا را ولى خود بدانند، و لازمۀ ولایت خدا ربوبیت او نیز هست. بـعـد از آنـکـه ایـن حـجـتها اقامه شد، رسول گرامىِ خود را دستور مى دهد که در میان مردم اعـلام کـنـد: (مـن خـودم تنها خداى را ولى خود مى دانم، و به ربوبیت او -یعنى مالکیت تـدبـیـرى براى او- اعتراف مى کنم). آنگاه دنبالش به آثار آن تصریح کرده، مى فرماید: (علیه توکلت و الیه انیب).
 
اثر یکـتاپرستى و خدا را ولى گرفتن این است که انسان در تکوین و تشریع خدا را مرجع مى داند. آرى اثـر یـکـتـاپـرسـتـى و ولى نـگـرفـتـن غـیـر خـدا، یـکـى ایـن اسـت کـه بـر او تـوکـل کنند، و اثر دیگرش این است که همواره به او رجوع مى کنند، چون گفتیم منظور از ایـن ولایـت ولایـت ربـوبـیـت است، و این ولایت به دو نظام مربوط مى شود، یکى به نظام تکوین به اینکه امور تکوین را تدبیر نموده، و اسباب و مسببات را طورى تنظیم کند که نتیجه اش پدید آمدن فلان موجود و بقاء آن و نیز مقدّرات آن باشد. و یکى دیگر به نظام تـشـریـع یـعـنـى تـدبـیـر اعـمـال انـسانها به اینکه قوانینى و احکامى مقرر کند که اگر انـسـانـهـا رفتار خود را در طول زندگى با آن قوانین تطبیق دهند، آن قوانین ایشان را به کمال سعادتشان برساند.
 
و معلوم است کسى که خداى را به تنهایى ولى خود مى گیرد، هم در ناحیه تکوین و هم در نـاحیه تشریع، امر تدبیر خود را مستند به او مى داند، و در هر دو ناحیه او را مرجع خود مى داند. در ناحیۀ تکوین از تمامى اسباب ظاهرى منقطع گشته، و به هیچ سببى رکون و اعتماد نمى کند، چون خدا را یگانه سببى مى داند که شکست ناپذیر است و سببیت هر سببى از او است، و این همان توکل است.  و در نـاحـیـه تـشـریـع هـم در هـر واقـعـه اى کـه در طـول زنـدگـى با آن روبرو مى شود، به حکم خدا رجوع مى کند، و این همان انابه است. پـس ‍ مـعـلوم شـد کـه چـگـونه جمله (عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ) و جمله (وَإِلَیْهِ أُنِیبُ) دو اثر از آثـار جـمـله (ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبِّی) است. و معنایش این است که من به خاطر آنکه غیر از خدا رب و ولى تدبیرى ندارم، لاجرم در همه امور زندگیم به او رجوع مى کنم، هم در تکوین و هم در تشریع. المیزان.
| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/1004
  • دامنه | دارابی

قرآن در صحنه

نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
دامنه‌ی داراب‌کلا

قالب کارزی چهارم : دامنه ی داراب کلا