دامنه‌ی داراب‌کلا

جهان، ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود، داراب‌کلا
چرا دامنه دوم؟ دامنه  | دارابی
دامنه | دارابی سه شنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۶، ۰۸:۰۸ ق.ظ

چرا دامنه دوم؟

بیشتر بخوانید ↓به قلم دامنه. به نام خدا. تأسیس دامنه دوم  چرا «قلم دامنۀ دوم»؟. چرا «جان، جهان، ایران، انسان، ادیان، قرآن، عرفان، ایمان»؟ چرا «بیان و پیام»؟

 

۱.  این که چرا نام وبلاگ را گذاشتم «قلم دامنه دوم»؟ باید بگویم  «قلم دامنه دوم» جغرافیای محدودی ندارد، جغرافیای آن، همه‌ی ایران است و مخاطبان آن، همه‌ی ایرانیان. ۲. چرا «جان، جهان، ایران، انسان، ادیان، قرآن، ایمان، عرفان»؟ را شعار وبلاگ کردم؟ چونکه اول باید جان را مراقب بود و آن را تیمار کرد. معتقدم تا به جان و نفسِ خویش نپردازیم، به معرفت درست، دست نمی یابیم. همۀ ما در درجۀ نخست، جُنبنده و دمیده شدۀ روح خدای متعالیم. بعد جهان را باید شناخت و جهان بینی داشت. چه دیدنِ جهان باشد و چه بینشِ آن. آنگاه ایران را باید دوست می داشت و آن را پاسداری نمود، چراکه، هر انسانی باید در بخشی از زمین خدا مستقر شود و حیات خود را رونق معنوی و طول و عرض عالی ببخشد و چه جایی بهتر از ایران: «چون ایران نباشد تن من مَباد». سپس انسان را باید شناخت و انسان شناسی داشت. و از پُلِ انسان شناسی باید به ادیان و دین شناسی رفت. زیرا انسان بدون دین و دین ورزی موجودی عبَث است. و عبث، بیهودگی، پوچی و پوچ اندیشی با فلسفۀ زیستن و آدمیت انسان و حکمت خداوند متعال نمی خواند. با این شیوۀ زندگی، قرآن به عنوان هدایتگر بشر جِلوه می کند و بر جان انسان های حقّگرا می درخشد و آن گاه با قرآن، ایمان حاصل می شود که نهایتِ آن عرفان و خداشناسی و خداگرایی ست، که به ثنا و ستایش خداوندی می انجامد؛ چراکه، ما در هر کاری که بسر بریم _از جمله وبلاگ و فضای مَجازی_ باید و باید در دنیای واقعی و در فضای حقیقی، در اوج پرستش «الله» باشیم و وصال «رحمان». همین و والسّلام.

 

۳. و اما چرا در شرح وبلاگ گفته ام «بیان و پیام»؟ زیرا همچنان بر آنم بیان و پیام دو مسألۀ حیاتی و اصلی بشر است. بیان و پیام، آموزۀ اصلی انبیای الهی (ع) و ائمۀ اطهار (ع) و تمامی حکیمان و مُتألِّهان عالَم است. هم باید بیان و آزادیِ بیان داشت و هم باید بیان حاوی پیام باشد. پیام، محصول وحی است. همۀ پیامبران خاصّه حضرت خاتم (ص) پیام آورندگان انسان و جهان و جان بودند. پایان. ۲۷ تیر ۱۳۹۶.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/386
یااباعبدالله الحسین یااباعبدالله الحسین
تعداد دیدگاه ها ← :
برچسب ها :
۲ عدد دیدگاه تا کنون ثبت شده است
  • یااباعبدالله الحسین
    ۲۰ آبان ۹۶، ۰۰:۵۵
    یااباعبدالله الحسین
    سلام
    احساس کردم مطالبتون با هم سنخیت ندارن!
    اینجا از تزکیه نفس نوشتین و اون رو شعار خودتون قرار دادین اما جاهای دیگه به مخالفین خود تاخته و آنها را مسخره کردین!
    تلاش کنیم واقعا به این حرف عمل کنیم:
    "اول باید جان را مراقب بود و آن را تیمار کرد. معتقدم تا به جان و نفسِ خویش نپردازیم، به معرفت درست، دست نمی یابیم. همۀ ما در درجۀ نخست، جُنبنده و دمیده شدۀ روح خدای متعالیم. بعد جهان را باید شناخت و جهان بینی داشت. چه دیدنِ جهان باشد و چه بینشِ آن."
    اگر در درجه اول خودمان به این حرف عمل کردیم
    بعد در وادی سیاست خیلی خیلی مراقب هستیم که خدای ناکرده به کسی بیجهت دل نبندیم- البته با مخالف دین هم مخالفت و دشمنی می کنیم اما طوری که خدا می خواهد نه آنطور که دلمان می خواهد...
    خیلی از ماها رفتارهایمان برای هوسمان است چون دلمان می خواهد و آن طور که دلمان می خواهد حرف میزنیم و حتی امر به معروف می کنیم و حتی نماز می خوانیم. این عبادت خدا نیست این عبادت هوس است....
  • دامنه | دارابی
    ۲۰ آبان ۹۶، ۱۱:۴۷
    دامنه  | دارابی
    سلام به شما بزرگوار. از این که این مقدار وقت گذاشتید و مرا نصیحت کردی و اندرز دادی از شما بسیار ممنونم. ین نشان اهتمام شما به تذکر است که از نظر قرآن منفعت برای مؤمنان است. اگر برداشت این باشد که انسانی اگر به اخلاق و عرفان توجه دارد، در سیاست باید فردی صامت و سر و پا گوش باشد، به نظر من امری خطا و پدیده ای نارواست.
    مثال می زنم از امام علی (ع) و امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی:
    مگر امام علی در اوج عرفان و در نهایتِ وصال الهی نبودند؟ اما همین امام، دست عقیل _برادرش_ را برای بیت المال داغ می کند.
    نیز سر بر چاه، ناله و نجوا و زمرمه می کند اما در جایش، با خوارج برخورد می کند. نیز استاندارش را به خاطر رفتن بر سر سفرۀ عیان و اشراف توبیخ و حتی برکنار می سازد.
    پس عرفان موجب نمی شود در سیاست، مماشات کرد و فقط از سیاسیون تعریف و تمجید نمود.
    امام خمینی نیز در اوج اوج عرفان نظری و عملی بود. ولی همین امام، انجمنن حجتیه را «مارهای خوش و خط خال» می نامد. یا می گوید: خون دلی که این پدر پیرتان از این مقدس مآب ها خورده از شاه نخورده.
    آری جناب بزرگوار برآشفتته نشوید از چندتا نکتۀ دامنه که از سرِ احساس درک و مسئولیت فردی به این و آن می نویسد.
    واژۀ تواصوا در سورۀ عصر بی دلیل به باب تفاعُل نرفته. چون توصیه به حق و صبر امری مشارکتی ست یعنی دوجانبه و چندجانبه و همه گیر، نه یک طرفه.
    ممنونم از توجه و تذکر شما. ان شاء الله در اصلاح همدیگر کوش کنیم. خدا حافظ شما.

    به آن کامنت شما هم پاسخ دادم:
    اینجا
    در ضمن در پست هم آوردم:
    اینجا
  • یااباعبدالله الحسین
    ۲۰ آبان ۹۶، ۰۰:۵۸
    یااباعبدالله الحسین
    آدرس ایمیلم اینه دوس داشتین نقداتونو بگین:
    heydariam88@gmail.com
  • دامنه | دارابی
    ۲۰ آبان ۹۶، ۱۱:۴۷
    دامنه  | دارابی
    سلام به شما بزرگوار.
    به هر دو کامنت انتقادی و تذکرآمیز و نصیحت گرانۀ شما پاسخ تقریباً کامل دادم درحدی که حوصله کنید بخوانید. دیگر مصدّع در ایمیل شما نمی شوم و به همین جواب بسنده می کنم و از نصایح شما هم پند می گیرم و برایت دعا کردم و ممنونم. ان شاء الله همیشه در سلامت باشید. خدا حافظ شما.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
دامنه ی داراب کلا : قالب هفتم فرهان